زیست شناسی

مطالب زیست شناسی

زیست شناسی

مطالب زیست شناسی

ویروس سرماخوردگی برای ردیابی سلول های سرطان پروستات

محققان آمریکایی از یک نوع ویروس سرماخوردگی برای ردیابی سلول های سرطان پروستات استفاده کرده اند.

این موفقیت به پزشکان معالج کمک می کند گسترش سلول های سرطانی در بدن و تاثیرگذاری روش های درمانی را راحت تر ارزیابی کنند.

 

محققان دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس، یو سی ال ای، در تحقیقات خود سلول های سرطان پروستات در موش های آزمایشگاهی را به نوعی ویروس سرماخوردگی آلوده کردند و به این وسیله توانستند آنها را ردیایی کنند.

 

نتیجه این تحقیقات در مجله نیچر مدیسین منتشر شده است و محققان بریتانیایی از آن به عنوان دستاوردی ارزشمند نام برده اند.

 

پخش شدن سلول های سرطانی در بدن و گسترش آن از اندام درگیر شده اولیه به سایر اندام ها که از آن به عنوان متاستاز نام برده می شود، به معنی نیاز به استفاده از روش های درمانی شدید تر است. در چنین مواردی احتمال بهبود بیمار کاهش می یابد.

 

در سرطان پروستات که شایع ترین سرطان در مردان است، ردیابی سلول های سرطانی با استفاده از روش های تشخیصی معمولی به راحتی امکان پذیر نیست.

 

این مشکل باعث می شود در خیلی از موارد درمان جدی بیماران مبتلا به سرطان پروستات با تاخیر شروع شود.

 

یکی از علائم اولیه متاستاز سرطان پروستات، ایجاد تومور در غدد لنفاوی کوچکدر منطقه حفره لگنی است.

 

غدد لنفاوی بخشی از سیستم ایمنی بدن انسان هستند و سلول های آن مسوول مبارزه با باکتری ها و ویروس های مهاجم هستند. ویروس های سرماخوردگی معمولا در این غدد گیر می افتند.

 

تیم تحقیقاتی یو سی ال ای، به سرپرستی دکتر لیلی وو، در مطالعات خود از نوعی ویروس دستکاری شده استفاده کردند که تنها در سلول های سرطانی پروستات فعال می شود.

 

به محض ورود این ویروس ها به داخل سلول های سرطانی، نوعی پروتئین تولید می شود که به وسیله روش تشخیصی پت اسکن قابل ردیابی است.

 

دکتر وو می گوید این روش با تشخیص سریع تر متاستاز سرطان پروستات به پزشکان کمک می کند درمان گسترده تر را زودتر آغاز کنند.

 

اما می گوید به دنبال هدف دیگری است. دکتر وو سعی دارد تا با ایجاد تغییرات بیشتر در ویروس های سرماخوردگی بتواند از آنها در نابود کردن سلول های سرطانی کمک بگیرد.

با استفاده از ویروس سرماخوردگی ، نخست واکسن ضداعتیاد ساخته شد

پژوهشگران از موفقیت آمیز بودن مراحل نخست ساخت واکسن ضداعتیاد خبر دادند.


پژوهشگران علوم پزکی در کشور امریکا  می گویند واکسنی ساخته اند که در مراحل اولیه آزمایش  موش های آزمایشگاهی را در برابر اعتیاد به کوکایین واکسینه می کند.


به گزارش خبرنگار سایت زیست گام ، در این مطالعه با استفاده از ویروس سرماخوردگی واکسنی ساخته شد که در مرحله آزمایش در موش های آزمایشگاهی نتایج رضایت بخشی داشت و این امر امیدواری ها برای واکسینه کردن انسان در برابر مواد مخدر را افزایش داده است.

محققان دانشگاه پزشکی”ویل کورنیل” نیویورک موفق شدند با استفاده از ویروس سرماخوردگی واکسنی بسازند که در مرحله آزمایش  سیستم دفاعی بدن موش ها را در برابر کوکایین تقویت می کند و مانع تاثیر این ماده مخدر در مغز می شود.

محققان می گویند، در صورتی که این واکسن در آزمایش در انسان نیز کارایی خود را نشان دهد می تواند اولین واکسنی باشد که ترک اعتیاد را در انسان آسان می کند.

کارشناسان معتقدند، این واکسن در صورت موفقیت در انسان نه فقط در ترک اعتیاد به کوکایین بلکه در ترک اعتیاد به هروئین، نیکوتین و مواد افیونی دیگر نیز موفق عمل خواهد کرد.

مغز در بکارگیری مناطق مختلف خود برای درک حواس ، بیش از تصور ما ا

نابینایان مادرزاد از بخش مربوط به بینایی مغز خود که دیگر  در بینایی استفاده  نمی شود،  استفاده  دقیق تری می نماید ..


پژوهشگران علوم پزشکی می گویند نتایج جدیدتری تحقیقاننشان می دهد که نابینایان مادرزاد برای بهبود حس لامسه و شنوایی، بخشی از مغز خود را به کار می گیرند که معمولا در هنگام دیدن مورد استفاده قرارمیگیرد.


  
به گزارش خبرنگار زیست گام به نقل از یونایتدپرس ،  دانشمندان آمریکایی در پژوهش های خود در بخش عصب شناسی ‘مرکز پزشکی دانشگاه جورج تاون’ اعلام کردند بررسی های آنها نشان می دهد که چرا افرادی که قادر به دیدن نیستند از چنان میزان پیشرفته ای از درک این حواس و توانایی ها برخوردار هستند که بسیار فراتر از درک افرادی است که می توانند ببینند.
در این بررسی این طور مطرح می شود که شاخصه های کاربردی مختلفی که بینایی را ممکن می سازد مثل تحلیل فضا، الگوها و حرکت همچنان در کورتکس بینایی افراد نابینا وجود دارد.
اما شخص نابینا به جای استفاده از این مناطق برای تجزیه و تحلیل آنچه که چشم می بیند از آنها برای پردازش آنچه به گوش آنها می رسد و یا آنها را لمس می کنند دست می زند زیرا برای همین اجزاء برای تحلیل اطلاعات رسیده از حواس لازم است.
‘جوزف پی راشکر’ یکی از پروفسورهای بخش فیزیولوژی و بیوفیزیک وابسته این به دانشگاه گفت: ما می بینیم که قسمت اعظم کورتکس بینایی فرد نابینا هنگامیکه در حال شنیدن و لمس کردن است روشن می شود. این فرآیند البته غیر از عملکرد مناطقی از مغز است که اختصاص به پردازش صدا و لمس اشیاء دارد.
این عملکرد نشان می دهد که سیستم بینایی در افراد نابینا نظم کاربردی را که ژنتیک از طریق آناتومی در اختیار ما گذارده است حفظ می کند واینکه مغز هم برای استفاده از این مدول ها  ( modules )  جهت تحلیل داده های رسیده از حواس به قدر کافی انعطاف پذیری دارد.
سلول های عصبی و فیبرهای مربوط به این سیستم هنوز در آنجا قرارداشته و فعال و در حال پردازش شاخصه های تخیلی انگیزه هایی هستند که عامل آنها نه بینایی بلکه شنوایی و لامسه است.

نتایج پژوهشها نشان می دهد که یک پروتئین کلیدی قادر به بازسازی سل

پژوهشگران علوم پزشکی در دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا در طی یک کشف غیر منتظره مشاهده کردند که در کنار یک آسیب دیدگی شدید سلولهای عصبی یک پروتئین کلیدی قادر به بازسازی این سلولها است.

 

به گزارش خبرنگار سایت زیست گام ،  دکتر ملیسا رولز استادیار بیوشیمی و میکروبیولوژی در پن استیت در ژورنال کورنت بیولوژی اظهار کرد: محققان امیدوارند که کشفشان به رفتارهای جدیدی در زمینه بیماریهاو آسیب دیدگیهای عصبی کمک کند.



پس از بررسیهای رولز و همکارانش در یک بیانیه مطبوعاتی اظهار کردند که پس از بررسی شاخه های متعدد سلولهای عصبی به شباهت بسیار کم آنها با آکسون ها دست یافتند.

نورونها شبیه سلولهای دیگر در یک غشای سلولی احاطه شده اند که شامل هسته، سیتوپلاسم، میتوکندری و سایر اندامکها هستند و آنها پروتئین و انرژی می سازند.

اما آنها در چگونگی برقراری ارتباط متفاوت می باشند و ساختار آنها به گونه ای است که یک سیگنال مشخصی را برای بدن می فرستد و پس از پایان عمر آنها سلولهای جدید جایگزین آنها می شوند.

برای برقراری ارتباط، نورونها از دونوع خاص اسلحه که شاخه های سلولهای عصبی و آکسون ها که پروژه را در جهت مخالف سلولهای بدن هدایت می کند استفاده می کنند.

آکسونها اطلاعات را به دور از سلولهای بدن ،به سطوح صاف می برد و عمدتا فقط یک آکسون در هر سلول وجود دارد.

آنها می توانند کوتاه و یا بلند باشند و یا شاخه ای باشند که شاخه ها تمایل دارند در نقاط دور از بدن باشند.

برخلاف آکسون ها که شکل بزرگ دارند و با نرم افزار قابل تشخیص است،شاخه های سلولهای عصبی بسیار عمیق و غیر قابل تشخیص هستند.

برای حل این مشکل او و تیمش از یک موجود ساده بنام مگس میوه که سلولهای عصبیش بسیار شبیه انسان است استفاده کردند.

هرچند که بین آکسون و سلولهای عصبی تفاوت وجود دارد اما شباهتشان به این است که هردو حاوی میکروتیوبلس هستند که در امتداد طول خود کارهای مختلفی نظیر حمل و نقل مواد خام به مناطق دور از سلول و تعیین شکل سلول انجام می دهند.

میکروتیوبلس ها ی توصیفی رولز بعنوان “بزرگراه” ویژگی جالبی دارند که در عین حال که استوانه شکل هستند ولی متقارن نمی باشند.و این زمانی جالبتر می شود که آکسون ها در نقاط میکروتیوبلس ها در یک مسیر متفاوت به شاخه های سلولهای عصبی می رسند.

یک انتقال دهنده عصبی کشف شده که موجب افزایش یادگیری و حافظه می ش

محققین در رشته نورولوژی در کشور انگلیس با هدف یافتن راهی برای درمان نقص حافظه در بیماران مبتلا به آلزایمر موفق شدند یک ماده شیمیایی را در مغز کشف کنند که با توانایی ذاتی مغز در یادگیری و حافظه ارتباط دارد.

 

به گزارش خبرنگار سایت زیست گام ،  نتایج این تحقیقات نشان می دهد که  یک انتقال دهنده عصبی  موجب افزایش یادگیری و حافظه می شود. و این کشف محققان دانشگاه بریستول می تواند در معالجه افراد آسیب دیده از آلزایمر کاربرد داشته باشد.



در حال حاضر تنها درمان موثر برای علائم کاهش شناختی در آلزایمر استفاده از داروهایی است که ترشح ماده “استیل کولین” را افزایش داده و موجب بهبود تواناییهای حافظه بیمار می شود.

استیل کولین در مدت یادگیری در مغز ترشح می شود و برای تهیه و جمع آوری خاطرات جدید نقش کلیدی ایفا می کند.

نقش این ماده در افزایش فعالیت گیرنده هایی به نام NMDA است. این گیرنده ها پروتئینهایی هستند که شدت اتصال میان نورونها را کنترل می کنند.

این نورولوژیستها مکانیزیمی را کشف کردند که استیل کولین از طریق آن عملکرد گیرنده های NMDA را سازماندهی می کند.

در این مکانیزم، استیل کولین مانع فعالیت پروتئینهای دیگری به نام به نام “کانالهای SK” می شود. این کانالها به طور طبیعی فعالیتهای گیرنده های خود را کاهش می دهند.

کشف عملکرد کانالهای “SK” اطلاعات جدیدی را درباره مکانیزمهایی ارائه می کند که بر تواناییهای شناختی نظارت دارند. همچنین می تواند راه جدیدی در توسعه داروهایی که توانایی متوقف کردن فعالیت این کانالها را دارند ارائه کند.

 جک ملور سرپرست این تیم تحقیقاتی در این خصوص اظهار داشت: “از دیدگاه درمانی، نتایج این تحقیقات نشان می دهد بعضی از داروهایی که بر روی گیرنده های ویژه استیل کولین اثر می گذارند می توانند فواید بسیاری در درمان اختلالات شناختی داشته باشند.

ما نشان دادیم که چگونه با استفاده از اثرات استیل کولین بر روی گیرنده های خاص می توان اتصالات میان نورونها را تقویت کرد.

این کشف می تواند برای بیمارانی که از بیماریهای چون آلزایمر و اسکیزوفرنی رنج می برند بسیار مفید باشد.

نتایج این تحقیقات در مجله علمی نورون منتشر شده است .